عشقم امیرمهدیعشقم امیرمهدی، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره
مامان وروجکمامان وروجک، تا این لحظه: 30 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره
بابای وروجکبابای وروجک، تا این لحظه: 39 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره
عشق آسمونیه من وباباعشق آسمونیه من وبابا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

امیر مهدی ثمره ی عشق ما

کچل مامان

موهای امیر مهدی خیلی شکسته شده بود و منو بابا جون تصمیم گرفتیم اونها رو بتراشیم و شما چند وقتیو باید کچل بگذرونی عزیزم خیلی خوشگل شدی اینم عکسات انقدر خسته شده بودی که همون طور با حوله پیچی خوابیدی کشتی گرفتنه پسرم و اقای خرسی نخورش عزیزم ...
10 تير 1394

پایان پنج ماهگی امیر مهدی جون

سلام عزیزم پست 5 ماهگیت خیلی دیر شد اخه مشغول کارهای جشن دندونی شما بودیم بعد هم ماه رمان شروع شد و نشد پست بذارم اقا پسر گل الان خیلی شیطون شدی همه چیزو با دستات میگیری غذا رو که میاریم خیلی بی تابی میکنی وشما هم غذا میخای از غذاهایی مثه سوپ یا اب قورمه سبزی خیلی کم بهت میدم تا با مزه غذا ها اشنا بشی بر میگردی و واسه خودت غلت میزنی دور خودت دور میزنی شب ها کنار خودم میخوابونمت وقتی بیدار میشم میبینم پاهات پیشه منه و سرت پایینه انقدر دست و پا میزنی که وقتی رو زمین خوابیدی حداقل یه متر با جای اولیت اختلاف داری و حرکت میکنی از روروئک خوشت میاد اما نمیذارمت چون دکتر گفت خوب نیست و بعد از 8 ماه بذار کم کم میشینی البته خ...
10 تير 1394

جشن دندونی امیر مهدی جون

جشن دندونی با یکم تاخیر البته یکم حدود یه ماه تاخیر بود در روز 25 خرداد روز تولد مامان نازی برگذار شد از تزیینات خونه عکس گرفتم اما غذا ها متاسفانه چون شلوغ بود یادم نبود عکس نگرفتم در اخر هم کیک تولد من که بابایی زحمت کشیده بودو برام خریده بود   ...
5 تير 1394
1